(جهاد با نفس)گفتم: درگروه خودتون چه کاره ای؟گفت: دروازه بان دلم!گفتم: این هم شدکار؟برو تو خط حمله.گفت: فکرم از دروازه مطمئن نیست.دلم یه دروازه است.اگه کنترل نکنم، می بینی پی درپی گل می خورم.گفتم: مثلاچه گلی؟گفت: گل گناه،گل هوس،گل غرور،گل دوستیهای حساب نشده،گل غفلت ازآینده وآخرت!گفتم: چطوره جمع بشیم و با تیم ابلیسمسابقه بدیم؟گفت: به شرط اینکه خودم دروازه بان باشم،چون می دونم که ازچه زاویه ایتوپ گناه رو به طرف دروازه ی دلها، شوت می کنند.گفتم: قبول ؛ ولی از کجا این تجربه رو کسب کرده ای؟گفت: زاویه یحمله ی ابلیس غفلت است و غرور وقتی چراغ یاد خاموش میشه، غرور به دشمن گرا میده، اونوقت گل گناه دروازه دل رو باز میکنه. شیطان،حریف قدری است، نمیشه اون رو دست کم گرفت.گفتم: پس تو خط دفاع رو بیشتردوست داری!گفت: آدم اگه نتونه دفاع خوبی داشته باشه، مهاجم خوبی هم نمیشه.گفتم: دیگه کدام زاویه رو باید مراقب بود؟گفت:خو اهـی نـخوری زتیم ابلیس شکست بـاید به دفاع ازدل و ازدیده نشستچون شوت شودبه سوی دل توپگناهدروازه دل بــه روی آن بـایـد بـست********** آن نیست شجاعت که گـلـوچـاک کنی مردانـگی آنجاست کـه دل پاک کنیوقــتی کـه بـه بــا شگـاهتـقوا رفـتــی ای کاش حـریـف نـفس راخاک کنی**********بــردامــن گـل دست تـوســل نزدیــــم از خـوف بـه مـیـدان عـمل پـل نـزدیـما فسوس که فرصت به تـما شا بگذشـت صـدگـیم تـمام گشت وما گل نـزدیم**********بگذشـت زمـان دســت به کاری نـزدی بــر گـردن لـحـظــه هـا مـهـاری نزدیصـد تــــوپ زدی تــمـام را کـردی اوت صــد ـپـاس گرفـتـه آبـشاری نـزدیشـعر از: جواد محدثیگفتم: دروازه بانی هم عجب لذتی داره!گفت: به شرط آنکه گل نخوری و حمله شیطان رو دفع کنی.جهاد با نفس به همین جهت بالاترین مبارزه هاست.